قیلوله ناگزیر
در طاق طاقی ِ حوضخانه،
تا سالها بعد
آبی را
مفهومی از وطن دهد.
امیر زاده ای تنها
با تکرار ِ چشمهای بادام ِ تلخش
در هزار آئینه شش گوش ِ کاشی.
لالای نجوا وار ِ فـّواره ای خُرد
که بر وقفه ی خواب آلوده ی اطلسی ها
می گذشت
تا سالها بعد
آبی را
مفهومی ناآگاه از وطن دهد.
امیر زاده ای تنها
با تکرار چشمهای بادام تلخش
در هزار آئینه شش گوش کاشی.
روز
بر نوک پنجه می گذشت
از نیزه های سوزان نقره
به کج ترین سایه،
تا سالها بعد
تکـّرر آبی را
عاشقانه
مفهومی از وطن دهد .
طاق طاقی های قیلوله
و نجوای خواب آلوده فــّواره ئی مردد
بر سکوت اطلسی های تشنه،
و تکرار ِ نا باورِ هزاران بادام ِتلخ
در هزار آئینه شش گوش کاشی
سالها بعد
سالها بعد
به نیمروزی گرم
ناگاه
خاطره دور دست ِ حوضخانه.
آه امیر زاده کاشی ها
با اشکهای آبی ات . . . !
احمد شاملو
با سلام
بسیار شایسته میدانم که از زحمات فراوان شما که در جهت اعتلای فرهنگ متقبل شده اید تشکر وسپاسگزاری نمایم و الحمد لله از سوی فرهنگ دوستان مورد استقبال قرار گرفته است .از آنجایی که اهل دل و فرهنگ و هنر هستید به خود اجازه چنین گستاخی را دادم که از شما تقاضا کنم اگر ممکن است این کد را در قالب وبلاگتان قرار دهید هرچند برای مدت محدودی . زیرا معتقدم : با کریمان کارها دشوار نیست .
<a href="http://fa114.blogfa.com/"><img src="http://axgig.com/images/76373414688696781536.jpg" border="0" alt="AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان" /></a>
بنا بمصداق تعاونوا علی البر والتقوی چنانچه حضرتعالی اوامری این چنین داشته باشید در خدمت حاضرم.هر چند این خدمت بنده مانند ران ملخی نزد سلیمان بردن ، است با آرزوی توفیقات جنابعالی
از حضور گرم شما در خاطرات بارانی من ممنون و سپاسگذارم
لینکتون میکنم
اگه دوست داشتید منو لینک کنید
مرسی