بر درگاه ِ بلند |
||
پیشانی ِ درد |
||
بر آستانه مینهند و |
باران ِ بیحاصل ِ اشک |
|
بر خاک، |
از چارسوی ِ بسیط ِ زمین |
|
پایدرزنجیر و گمکردهراه میآیند، |
دو قُمری |
||
بر کنگرهی سرد |
||
دانه در دهان ِ یکدیگر میگذارند |
و عشق |
||
بر گرد ِ ایشان |
||
حصاری دیگر است. |
احمد شاملو
سلام به دوست عزیزم و خسته نباشیناز مطالب وبتون لذت بردم. از شما دعوت میکنم برای عضویت در سایت ما اقدام کنین.
و اگه مایل بودین آی دی من رو هم اد کنین..ما شما رو لینک کردیم شما هم اگه خواستین با عنوان « دفتر خاطرات جاوید » لینکمون کنین.
به سایت ما اومدین و ثبت نام کردین حتما" ما رو خبر کنین و کامنت بذارین.
بای و موفق باشین
========
رسیده ایم به هم ، برخلاف هر من و تو
دو تا همیشه مسافر دو دربدر من و تو !
دو رود شط شده ی ما به برکه خواهد ریخت
اگر همیشه نباشیم در سفر من و تو !
ولی اگر به سفر خو کنیم خواهی دید
خلیج فارس تو و من شده ، خزر من و تو
به اعتبار دل و مُهر عشق «ما» شده ایم
بدون ثبت در اسناد معتبر من و تو !
اگر چه هر دو جگر گوشه پدر بودیم
شدیم در بر هم خونِِ در جگر من و تو !
چقدر زخم زبان خورده و به مرهم هم
نمرده ایم از این زخم کارگر من و تو !
به لطف شعر ، پر از قند پارسی شده ، من !
شکر همیشه تو و قند با شکر من و تو !
قسم به عشق که از هُرم مهرمان می سوخت
به آفتاب اگر می زدیم سر من و تو
من و تو آب و هوائیم و آسمان شده است
من و تو در من و تو ، در من و تو در من و تو ! !
منتظر قدوم سبزت هستم.
و اگر عشق نیست
هرگز هیچ آدمیزاده ایی را
تاب سفری اینچنین نبود
سر بزنید
سلام
هنوز هم می بارم.می بارم تا شاید غرق شوی در اعماقم
و ببینی گلی را که از بی مهابا اشک ریختنم خشکاندمش!
بسیار زیبا بود.
خوشحال میشم به منم سری بزنی.
در پناه حق...