شـــــــاعران ســــــپید

این وبلاگ به منظور آشنایی بیشتر افراد با شعر معاصر ایران ایجاد شده ... امید وارم مورد استفاده دوستان و کاربران عزیز قرار گرفته باشد

شـــــــاعران ســــــپید

این وبلاگ به منظور آشنایی بیشتر افراد با شعر معاصر ایران ایجاد شده ... امید وارم مورد استفاده دوستان و کاربران عزیز قرار گرفته باشد

رستگاران

در غریو ِ سنگین ِ ماشین‌ها و اختلاط ِ اذان و جاز
    آواز ِ قُمری‌ ِ کوچکی را
      شنیدم،
           چنان که از پس ِ پرده‌یی آمیزه‌ی ابر و دود
        تابش ِ تک‌ستاره‌یی.

آن‌جا که گنه‌کاران
با میراث ِ کمرشکن ِ معصومیت ِ خویش
بر درگاه ِ بلند
 
  پیشانی ِ‌ درد
 
  بر آستانه می‌نهند و
باران ِ بی‌حاصل ِ اشک
 
  بر خاک،
و رهایی و رستگاری را

 

از چارسوی ِ بسیط ِ زمین

 
  پای‌درزنجیر و گم‌کرده‌راه می‌آیند،
     گوش بر هیبت ِ توفانی‌ ِ فریادهای ِ نیاز و اذکار ِ بی‌سخاوت بسته

 

    دو قُمری

 
  بر کنگره‌ی سرد
 
  دانه در دهان ِ یک‌دیگر می‌گذارند
و عشق
 
  بر گرد ِ ایشان
 
  حصاری دیگر است.

 

احمد شاملو

نظرات 3 + ارسال نظر
javid شنبه 20 بهمن 1386 ساعت 13:21 http://www.daftarekhateratejavid.com

سلام به دوست عزیزم و خسته نباشیناز مطالب وبتون لذت بردم. از شما دعوت میکنم برای عضویت در سایت ما اقدام کنین.
و اگه مایل بودین آی دی من رو هم اد کنین..ما شما رو لینک کردیم شما هم اگه خواستین با عنوان « دفتر خاطرات جاوید » لینکمون کنین.
به سایت ما اومدین و ثبت نام کردین حتما" ما رو خبر کنین و کامنت بذارین.
بای و موفق باشین
========
رسیده ایم به هم ، برخلاف هر من و تو
دو تا همیشه مسافر دو دربدر من و تو !

دو رود شط شده ی ما به برکه خواهد ریخت
اگر همیشه نباشیم در سفر من و تو !

ولی اگر به سفر خو کنیم خواهی دید
خلیج فارس تو و من شده ، خزر من و تو

به اعتبار دل و مُهر عشق «ما» شده ایم
بدون ثبت در اسناد معتبر من و تو !

اگر چه هر دو جگر گوشه پدر بودیم
شدیم در بر هم خونِِ در جگر من و تو !

چقدر زخم زبان خورده و به مرهم هم
نمرده ایم از این زخم کارگر من و تو !

به لطف شعر ، پر از قند پارسی شده ، من !
شکر همیشه تو و قند با شکر من و تو !

قسم به عشق که از هُرم مهرمان می سوخت
به آفتاب اگر می زدیم سر من و تو

من و تو آب و هوائیم و آسمان شده است
من و تو در من و تو ، در من و تو در من و تو ! !

منتظر قدوم سبزت هستم.

و اگر عشق نیست
هرگز هیچ آدمیزاده ایی را
تاب سفری اینچنین نبود

سر بزنید

رویای پاییز یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 14:51 http://www,mohsenmirjalili.blogfa.com

سلام

هنوز هم می بارم.می بارم تا شاید غرق شوی در اعماقم

و ببینی گلی را که از بی مهابا اشک ریختنم خشکاندمش!

بسیار زیبا بود.

خوشحال میشم به منم سری بزنی.

در پناه حق...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد